لبخند بزن

ساخت وبلاگ
انسانهای بزرگ آرامش را مثل همه معنا نمی کنند چون اون رو متفاوت و به گونه ای دیگه لمس میکنند نه مثل بقیه مردم.

وقتی با این آدمها همراه می شی بی آنکه باشون حتی حرف بزنی از هم جواری با آنها احساس آرامش می کنی.

انگار خدا امواج مثبت آرامش را از اونها به دیگران ساتع می کند.

اگر توی گلزار شهدا قدم بزنی می تونی این امواج مثبت رو حس کنی وقتی که از کنار مزارها یکی یکی رد میشی و به عکسها خیره می شی انگار این تو نیستی که به اونها نگاه می کنی بلکه اونهان که دارن به تو نگاه میکنند.

همین طور که داری توی ردیف ها قدم میزنی جلوی عکس یک شهید می ایستی انگار که پاهات تو را اونجا بی حرکت نگه میدارن و یا شاید زمین به پاهات میچسبه و نمیذاره حرکت کنی.

من جلوی عکس لبخند یک شهید متوقف شدم. لبخندی که اونقدر عمیق بود که حس کردم به منی که با دل گرفتگی و یک دنیا ترس به گلزار شهدا پناه آورده بودم داره 

میخنده! 

این لبخند منو تکان داد

بهم آرامش داد 

حس کردم باید به مشکلات دنیوی خندید

جلوی عکس آن شهید من اونجا همه شهدا را برای فردا شب دعوت کردم و ازشون خواستم دعوتم رو رد نکنند .خواستم باشن تا به خاطر قداست حضورشون  ما اون شب معصیت نکیم.

باشن تا مجلس ما بدون گناه برگزار بشه. 

خودم توی قرآن خوندم که شهدا زنده اند 

پس مطمئن بودم که می آیند.

فردا شب 

شب عروسی ما بود!

و شهدا منو خوشحال کردن......

حالا دو سال از آن روز میگذره و من هنوز هر وقت که میرم گلزار جلوی عکس اون شهید می ایستم .

دوست دارم منم به دنیا با همه تعلقات خوب و بدش بخندم !

 ولی ما راه رو برعکس میریم.یعنی به جای خندیدن گریه می کنیم 

.آنقدر گریه میکنیم تا خسته و افسرده میشیم . در حالی که مشکلات دنیا ارزشش رو نداره.

حالا میفهمم چرا زمان جنگ توی جبهه این تابلو رو نصب میکردن: برادر لبخند بزن  

به عشق شهدا...
ما را در سایت به عشق شهدا دنبال می کنید

برچسب : لبخند, نویسنده : booymaha بازدید : 187 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 10:08